مروارید پنجم
سه شنبه بیست و پنجم اسفند دندون پنجم ، سومیه بالات سر زد خوشگلم ،هشت ماه و شانزده روزگیت پنجمین مرواریدت مبارک باشه خوشملم اصلا واسه دندونات اذیت نکردی خدارو شکر وقتی در میاد متوجه دندونت میشم
نویسنده :
شادی
18:57
اولین لباس عید خوشملکم که قراره ساله 95 بپوشه
هشت ماه و هشت روزگی
دیگه داره عید نزدیک میشه ،مامانی هم مشغول خونه تکونیه جیگر مامانم خیلی کمک میکنه من گردگیری میکنم و برق میندازم شمام بعد از من میای انگشت کاریش میکنی. خوشگل مامان یه لباس دیگم برای عیدت دوختم که بعدا عکسشو میذارم، یه پیراهن لی ویه پیراهن تورتوری هم برات خریدم ، یه لباس پیشبندیم از سیسمونیته که اندازته واسه عید ، دو تا پیراهنم خودم دوختم که حسابی خوجل شی، یه کفش گل گیه سفیدم برات خریدم که خیلی نازه ، یک کفش صورتی هم بعدا که خیلی خوشم اومده بود خریدم که اندازش کوچیکه باید عوضش کنم ، یه کفش اسپرتم از سیسمونیت اندازته اینم شد سه تا کفش هووووورا. حالاخوجل مامان چیکار میکنه : همش مبل و میگیره بلند میشه و حرکت میکنه وصندلی نهار خو...
نویسنده :
شادی
12:57
مروارید چهارمم اومد
دخمل نازم هفت ماه و بیست و یک روزگیت دندونه دوم بالاتم سر زد ، این روزام که همش دندون قروچه می کنی و مبلا رو میگیری و بلند میشی و از پله اشپزخونه هم خودت بالا میری ؛ خاله سارام میگفت دیشب مبل و گرفتی و دو قدم جلو رفتی مامانی قربونت شه
نویسنده :
شادی
19:19
چهار دست و پا رفتن ٱویسا
خوشگل مامان یه روز بعد تولد امیر علی هشت بهمن ؛ یه روز قبل هفت ماهگیش چهار دستو پا رفت اینم یه سری از عکسهای امروز ۷ ماه و پنج و شش روزگی با لباس مامان دوزش ، دندون بالاییتم سر زد عشقم دوشنبه ۱۲ بهمن هفت ماه و سه روزگی مبارک باشه جیگلم ...
نویسنده :
شادی
17:14
شش ماه و هیجده روزگی خوشگل مامان با لباس مامان دوزش
این لباس ٱویسا رو دیروز دوختم ، خیلی وقت بود که میخواستم بدوزمش اما وقت نمیشد اخه دخملی نمیذاره که ؛ همینم دو ساعته دوختم نمونه ٱزمایشیه ههه ، بعدا بهترشو میدوزم ایشالا ...
نویسنده :
شادی
15:53